فاصله زمانی بین قرن دوازدهم تا اوایل قرن شانزدهم را اصطلاحاً هنر گوتیک می نامند. در سده هفدهم این سبک را با لحنی تحقیر آمیز به گوت ها یکی از اقوام بربر اروپایی نسبت دادند. هنر گوتیک از فرانسه آغاز شد و به انگلستان، اسپانیا و آلمان راه یافت. این دوران در کنار دوران رومانسک شاهد پیشرفتها و اوج شکوفایی هنر معماری اروپا بوده است و هنر سنگ تراشی و مهندسی سنگ در معماری از نمودهای پیدایش این سبک معماری بوده است.
در این معماری در ابتدا شاهد بناهای طاقی شکلی هستیم که با سنگ و تراشهای سنگ تزیین شده است و آرک ها را به وجود آورده است. با استفاده از سنگ در بناها فضاهای خالی و توده های خالی در ساختار بناها از بین رفت و به همین علت معماری دوران گوتیک به ظرافت ساختار معروف است. در این دوران با استفاده از فریم بندی فولادی امکان ایجاد بناهای بلندتر اما با ساختار ظریف نیز میسر شد.
طاقهای نوک تیز، هلالهای نوک دار و ستونها و نگه دارندههای بدون حائل از ویژگی های اصلی کلیساها و بناهای معماری این دوران است مانند کلیسای نوتردام پاریس.
معماری گوتیک، یکی از سبکها و دورههای تاریخی معماری است. این سبک، یک سبک مذهبی است که همواره در خدمت کلیسا بوده است. نوع ارتباطات در آن دوران به صورت عمودی تعریف میشد. بدین معنا که تمام ابعاد و جنبههای زندگی در جهت خداوند و برای خداوند تعریف میشد. این الگو در معماری آن دوران خود را به صورت فلشهای رو به بالا (به سمت خداوند) نشان داده است. دورهٔ گوتیک با ظهور اومانیسم پایان یافت. البته عدهای دورهٔ رنسانس را دشمن گوتیک میدانند.
این سبک در نیمهی دوم قرون وسطی با تاریخ مسیحیت رشد کرد. این سازهها باهیبت بودند و از لحاظ ارتفاعی که داشتند بر تمام سازههای قبلی خود برتری یافته بودند. اگر چه معماری گوتیک به تدریج خیلی محبوب شد اما تمام انواع سازهها (کلیساها، قلعهها، کاخها، کلیساهای جامع، ساختمانهای عمومی و غیره) شروع کردند که به طور کامل یا به طور نسبی به این سبک ساخته شوند و تعداد زیادی از عمارتهای گوتیکی که تا به امروز پا برجای ماندهاند ماهیت کلیسایی دارند. کلیساها و کلیساهای جامع فراوانی در طول اروپا به سبک گوتیک ساخته شدهاند و ارزش زیبایی شناسی آنها چنان است که چنین ساختمانهایی راه خود را به لیست میراث جهانی یونسکو باز کردهاند.
کارشناسان تاریخ معماری مدرن در تقابل با دیدگاه های ساده ای که در گذشته وجود داشت، تعابیر پیچیده و سردرگم کننده ای از معماری گوتیک به وجود آورده اند. به طور کلی سه رویکرد غالب حاکم است: رویکرد سازه ای، ظرافت بصری و سمبلیک.
اولین رویکرد بر اسکلت سنگی سازه ی معماری گوتیک تأکید می کند و از نظر کار مهندسی به بررسی می پردازد. گویی سازندگان آن غیر از تبدیل دیوارهای سنگین رومانسک به آرماتورهای ظرف سنگی دغدغه ی دیگری نداشته اند. آنها که این دیدگاه را در قرن نوزدهم مطرح می ساختند، گوتیک را دارای ارتباط نزدیکی با فن آوری سبک جدید معماری آهن و فولاد می دانستند. ازاین نظر در تقسیم بندی کلی اسکلت های معماری، سبک گوتیک تفاوت اساسی چندانی با قصر بلورین و یا برج ایفل نداشت.
رویکرد دوم، معماری گوتیک ا جزء هنرهای بصری (دیداری) به حساب می آورد و یا آن را بخشی از دانش زیبایی شناسی برمی شمارد که بر نقش خطوط تکرار شونده ای تأکید می کند که در بخش قابل رؤیت فضای داخلی فراگیر می شود و شکل آن را از کلیتی تخت و ساکن، به هیأت فضایی آراسته و سبک و پویا درمی آورد.
عده ای دیگر بر نقش نورپردازی در این نوع معماری تأکید دارند، آن هم نه تنها در برابر تأثیر نوری که از بیرون شیشه های رنگی به درون می تابد، بلکه تأثیر پدیده معروف به نخ نمایی در سبک گوتیک نیز مورد نظر است. نخ نمایی با ایجاد پوسته هایی چند لایه و قابل رؤیت از صلابت و سختی سازه می کاهد. از جمله به این نمونه ها اشاره می شود.
معماری گوتیک آفریده نبوغ سده های میانه است و به عنوان شیوه ای هنری، شایسته مقایسه با هرشیوه و سبک دیگری است. باید یادآور شد که در شکل گیری معماری گوتیک دو شخصیت برجسته، بسیار موثر بودند. یکی از آنها سوژر و دیگری برنار کلرویی می باشد.برنار کلرویی معتقد بود که ایمان چیزی عرفانی و اشرقی است نه منطقی. معماری سیستر سیان تحت تاثیر تفکرات برنار کلرویی شکل می گرفت و برنامه معماریش تزیینات تجملی و افراطی را نفی می کرد، اما سوژر معتقد بود که باید کلیسایی ساخت که از نور مملو باشد و همین امر در ایجاد پنجره های بزرگ کلیساهای گوتیک تاثیر به سزایی داشت.
دوره معماری در اروپا طی سدههای سیزده و چهارده شکل گرفته و شکل گیری آن در این دو سده مراحلی را طی نمودهاست که به نظر میرسد ، آنرا در سه دوره گوتیک آغازین ، گوتیک پیشرفته و گوتیک پسین بررسی نماییم .
۱- معماری گوتیک آغازین
معماری گوتیک در فرانسه آغاز گردید؛ البته با دوباره ساختن کلیسای سن دنی پاریس. این کلیسا یکی از بزرگ ترین و قدیمی ترین بناهای عصر گوتیک محسوب میگردد. با اینکه کلیسای سن دنی هم آثار رومانسک در آن مشهود است و هم گوتیک ولیکن کلیسای دوره انتقال است. تاق جناغی با توجه به قوس های متقاطع یا اریب در زیر تاق گهواره ای خیلی آسان شناخته می شود. این قوس ها نقش آرماتور یا مسلح کننده ای را دارند که به عنوان چهارچوبی برای استخوان عصر گوتیک مورد استفاده قرار گرفته اند.
در غلام گردش ها و نمازخانه های کلیسای دیر سن دنی از تاق جناغی استفاده شده است به طوری که به گفته سوژر کل کلیسا با نوری حیرت انگیز و پیوسته می درخشد.
کلیسای نوتردام پاریس ،این بنا در سال ۱۱۶۳ میلادی ساخته شد . برجهای بازوها جریی از نقشه کلیسای پاریس یا کلیسای مشهور نوتردام نبودند . این بنا طوری است که متعلق به سبک گوتیک آغازین است . ولیکن نیم نگاهی به گوتیک پیشرفته دارد که در آن فقط کلاهک باریک و زیبا رومی مربع تقاطع ، خط دراز و افقی سقف را که از پشت برجهای جسیم نمای غربی آن رو به غرب کشیده شده قطع کردهاست . در نقشه این کلیسا پنج راهرو قابل ملاحظهاست ، که در آن شیوه بلوک بندی رومانسک با شیوه تاق زنی شش بخشی صحن در دوره گوتیک آغازین ترکیب شدهاست . بازویی اصلی کوتاه است و از حد راهروهای جانبی بیرونی فراتر رفتهاست . صحن اصلی به گوتیک آغازین چهار بخشی است و یک سه دهانه به شکل یک رشته نقشهای گل سرخی دارد . ردیف پنجرههای زیر گنبدی با پایین آوردن نقشهای گل سرخی دارد ، سه دهانه تا حد بالای بالکانه ، پایین تر آورده شدهاند.
یکی دیگر از آثار معماری گوتیک آغازین ، کلیسای لائون است که در سال ۱۱۶۰ میلادی حدود چهل سال بعد ، یعنی در سال ۱۲۰۰ میلادی تکمیل گردید . هر چند که این کلیسا بسیاری از ویژگیهای رومانسک را دارد . ولی همین عناصر ساختمانی را با المانهای معماری گوتیک مانند تاق جناغی و قرس تیزه دار در هم آمیخت محراب و جایگاه خوانندگان ، مدت زمانی پس از تکمیل کلیسا توسعه یافت و پلان کنونی آن نسبتا دراز و باریک است و انتهای شرقی آن راستگوشه و حال و هوایی آشکارا انگلیسی از جمله ویژگیهای رومانسک قابل تشخیص این نقشه ، مربع تقاطع علامت گذاری شده و شبکه بندیهای آن است . که از یک واحد بزرگ در قسمت صحن بالا مربع کوچک در هر راهروی جانبی تشکیل شدهاست .
۲- معماری گوتیک پیشرفته
معماری گوتیک پیشرفته به طور بسیار چشمگیری از معماری شیوه رومانسک و حتی گوتیک آغازین متمایز گردید. در میانه سده سیزدهم میلادی معماری گوتیک به اوج اعتلای خود رسید.
در همین زمان کلیساهای جامع رنس، آمین، بووه و بورژ بنا شدند که مشخص به بلندی و سبکی کم سابقه و باریکی جرزها و نازکی دیوارها، کشیدگی برج ها و مناره ها و تیزی سرمناره ها، تکرار و تاکید قائم های ساختمانی بودند. علاوه بر این سطح دیوارهایشان سراسر از شیشه بندی منقوش پوشیده شده بود تا نور بیشتری به فضای گسترده شبستان بتاباند.نقش برجسته کاری از ردیف هیاکل کوچک اندام قدیسان بر قوس های مکرر درگاه های ورودی و مشبک کاری بر سنگ و تزیینات سطحی افزایش یافت و این همان تحولی بود که گوتیک شعاع رسان نام گرفت. از نمونه های بارز این معماری کلیساهای جامع آمین و سنت شاپل در پاریس است که دو عنصر مهم معماری گوتیک به شیوه ای بارز در آنها به کار گرفته شده: نخست عنصر ساختمانی که عبارت است از جرزهای پشت بند توام با پشت بندهای معلق برپا شده در دو جانب بیرونی پیکر اصلی کلیسا برای پایداری در برابر رانش سقف بسیار بلند و استحکام بخشیدن به بدنه نازک و سبک دیوارها و دیگر عنصر تزیینی که عبارت است از گستردگی شیشه بند منقوش به درون خانه است.ویژگی های این شیوه در این است که با طراحی دیوار صحن نور بیشتری از طریق پنجره های بزرگ تر شده زیر تاق به درون صحن راه می یافت. استفاده از پشت بندهای بازویی حذف بالکانه خطابه را از بالای راهروی جانبی ممکن می ساخت.
نکته دیگری که درباره گوتیک پیشرفته باید گفت استفاده از شیشه های منقوش و رنگی است که با همه تلاش به علت رنگی بودن شیشه ها داخل کلیساها تا حدودی تاریک هستند.
کلیسای شارتر این کلیسا که از دو بازوی عرضی و طولی تشکیل یافتهاست . به نظر میرسد که بخش انتهای شرقی با صحن اصلی کلیسا برابر باشد و مهمترین چیزی که در این کلیسا به چشم میخورد ، نوع سازماندهی فضاهاست . آخرین طراحی مربعی ، که در کلیساهای گوتیک آغازین به کار بسته میشدند ، جایشان را به یک شبکه بلوک بندی چهار گوش دادند ، که در آینده به اصل معماری گوتیک پیشرفته مبدل خواهد شد . در مقابل هر بخش چهار گوش صحن ( هر واحد) فقط یک مربع تنها دیده میشود . این روش بلوک بندی جدید را تغییری در طراحی تاق همراه است . تاق بندی گوتیک پیشرفته در مقایسه با اسلاف خود ، محوطه نسبتا کوچکتری اشغال میکرد . حائل بندیش آسانتر بود . یعنی چهار بخشی است . حتی از نظر بصری هم تاثیر قابل توجهی داشت چون دیگر تصور نمیرفت که هر یک از واحدهای اصلی و کنار هم حجمهای جداگانهای باشند و همچنین دیگر اثری از روش ستون بندی در این بناها دیده نمیشد. هر چند صحن اصلی دارای مفصل بندی قابل توجهی بود ، و لیکن به صورت وسیع و پیوسته جلوه گر است .
۳- معماری گوتیک پسین
دوره سوم یا آخر گوتیک را باید دوران اعتلا و همچنین پایان این شکوه و عظمت و ظرافت دانست. در این زمان معمار گوتیک تلاش وسیعی در جهت ایجاد قوس های متقاطع داشت که فشار تاق را بدون واسطه سرستون ها مستقیما به پایه های بنا منتقل کند. پنجره های وسیع تری جای پنجره های وسیع پیشین را گرفتند و شبکه های داخلی آن به صورت شعله های آتش در می آمد و نوارهای متقاطع به شکل ابرو در آنها تعبیه شدند.
در حقیقت معماری گوتیک پسین عبور از معماری سبک مشعشع به گوتیک شعله آسا بود و آن هم به علت استفاده از نقش و نگارهای نوک تیز چنین نامی به خود گرفت. این سبک در اواخر قرن پانزدهم به اوج شکوفایی خود رسید. در این مقطع زمانی پروژه های ساختمانی در فرانسه به دلیل جنگ متوقف شد و این هنر به خارج از فرانسه گسترش یافت. معماری نرماندی معمولا از آثار سبک معماری شعله آساست.
کی از نمونههای بارز کلیساهای این دوره کلیسای سن مالکو در شهر روان پایتخت نرماندی است .
معماری گوتیک در کشورهای اروپایی :در هر یک از این کشورها معماری گوتیک دارای ویژگیهایی خاص است . حال برای آشنایی با این ویژگیها به بررسی کوتاه و مختصر معماری گوتیک در کشور انگلستان میپردازیم :
گوتیک در انگلستان : معماری گوتیک از شارتر وایل دوفرانس چون سیلی به سوی ایالت فرانسه سرازیر شد و از مرزها عبور کرد . و به کشور انگلستان قدم نهاد .انگلستان با روی باز معماری جدید را پذیرفت وعلت آن هم این بود که نیمی از کشور انگلستان در قلمرو فرانسه بود . اسلوب معماری گوتیک در انگستان به سه مرحله تقسیم میشود . گوتیک نخستین ، گوتیک مزین ، گوتیک قائم . در معماری گوتیک آغازین در انگلستان پنجرههای بسیار بلند و نوک تیز و تاقیهایی به همین روش پدیدار شد که سبک نیزهای نام گرفت .
کلیسای سنت الیزابت : این کلیسا در شهر ماربورگ واقع شده. از بناهای این دوره در آلمان است راهروهای جانبی بخش عمدهای از نقش حائل بندی لازم برای تاق مرکزی را انجام میدهند .
پیکر تراشی در معماری گوتیک :پیکرتراشی گوتیک به طور کامل از کلیساهای این دوره پدیدار شد ، وبرروی درهای غربی که دروازههای ورود به اورشلیم بهشت آسا وسردرهای شاهی پنداشته می شدند ، قرار گرفتند .پیکرههای سردر غربی کلیسای « شارتر» که به صورت یکپارچه از کار در آمدهاند ، عظمت و قدرت مسیح را نمایان میکنند . تولد ، معرفی مسیح در معبد و مسیح کودک در دامن مریم عذرا در سمت راست و معراجش به آسمان بر سردر سمت راست
نقطه اوج پیکرتراشی گوتیک را در بعضی از تندیسهای کلیسای « رایمز» میتوان دید ، و از همه مشهورتر در این کلیسا مجموعهای به نام ملاقات وجود دارد که در آن صحنه حضرت مریم (س) دارای شخصیت کاملا متمایزی است ، آنهم به خاطر انحنایی که به بدن داده شده و به صورت موزونی بدن را برگردانده و به سوی ملاقات کنندگان متمایل شده است .
شیشه منقوش در معماری گوتیک : اوج معماری گوتیک در پیکرتراشی واستفاده از هنر پرشکوه و با جاذبهای است که به شیشه منقوش معروف شدهاست . این مصالح جدید تقریبا با سبک گوتیک مترادف اند . در هیچ دوره دیگری شیشه را با یک چنین ظرافت و زیبایی و حتی مهارتی به کار نبردهاند .